[su_highlight background=”#fbff73″]زمان موردنیاز برای مطالعه این مطلب: 3 دقیقه[/su_highlight]
بسیاری از ما داستان خودکارهای ویژه نوشتن در فضا که توسط ناسا تولید شده را شنیده ایم. این داستان که بارها در کلاس های درس مدیریت در دانشگاه ها و موسسات بزرگ نیز نقل شده است بر این نکته تاکید دارد که ناسا میلیون ها دلار برای تولید یک خودکار ویژه نوشتن در فضا صرف کرد در حالیکه رقیب روسی آن، به سادگی از مداد استفاده نمود. در این یادداشت ابتدا این داستان آموزنده را با جزئیات اندکی بیشتر مرور نموده و سپس از آن نکاتی خواهیم آموخت.
در روزهای آغازین پرواز انسان به فضا، فضانوردان ملزم بودند اعداد و نمودارهای زیادی را به عنوان بخشی از نتایج آزمایشات تحقیقاتی خود و یا جهت نظارت بر اقامتشان در فضا یادداشت کنند. خودکارهای استاندارد موجود در آن زمان به دلیل پس دادن جوهر در فشار پایین جو قابل استفاده نبودند. بسیاری از افراد به خاطر دارند که در آن زمان خودکارهای معمولی در پروازهای معمولی هواپیما نیز جوهر پس میدادند و لکه ای روی پیراهن مسافران به جا میگذاشتند. حتی خودکارهای ویژه ای که برای سفر با هواپیما مناسب بودند نیز در فضای بی وزنی قابل استفاده نبودند زیرا مکانیسم کارکرد آنها بر اساس حرکت جوهر در مسیر جاذبه است. بنابراین ناسا طبق روش دقیق همیشگی خود اقدام به طرح پروژه نمود و از پیمانکاران خواست تا طرحهای خود برای خودکاری که در شرایط بی وزنی قادر به نوشتن باشد را ارائه کنند. نتیجه این طرح، تولید خودکاری ویژه با عنوان “خودکار فضایی” بود که در شرایط جاذبه کم نیز قادر به نوشتن است. این خودکار اولین بار در ماموریت آپولو 7 در سال 1968 مورد استفاده قرار گرفت و اکنون در موزه هوافضای واشنگتن نگهداری میشود.
همانگونه که احتمالا این داستان معروف را شنیده اید وقتی در شوروی با همین مشکل در سفرهای انسان به فضا مواجه شدند از مداد برای نوشتن استفاده کردند.
البته داستان واقعی کمی جدیتر است. واقعیت ماجرا این است که ناسا قصد داشت چنین خودکار فضایی را تولید کند اما وقتی هزینههای سرسام آور تولید آن را برآورد کرد از اینکار منصرف شد.
[su_note note_color=”#dbf8dc” radius=”5″]در ابتدای کار، فضانوردان ناسا و رقبای روسی آنان هر دو از مداد استفاده میکردند. اما بعدا مشخص شد که وقتی قطعات نوک مداد بر اثر خراش روی کاغذ میساید و گاهی میشکند، موجب پخش ذراتی در فضا میشود که به کارکرد تجهیزات یا فضانوردان آسیب میرساند. همچنین ناسا قصد داشت از به کار بردن مواد اشتعالپذیر اجتناب کند به خصوص بعد از آنکه عملیات آپولو 1 شکست خورد.[/su_note]
در سال 1965 ناسا تعداد سی و چهار مداد مکانیکی از شرکتی در هوستون خریداری کرد و مبلغ 129 دلار به ازای هر یک پرداخت نمود. وقتی اخبار این خرید منتشر شد، واکنش افکار عمومی ناسا را مجبور کرد به دنبال راه جایگزین ارزانتری بگردد.
در همان سال شرکت پاول فیشر، حق اختراع یک خودکار ضدجاذبه را ثبت نمود که میتوانست در هر جهتی (حتی به صورت برعکس) و در دمایی (از 50- تا 400 درجه فارنهایت) و یا حتی زیر آب بنویسد. خودکار فیشر بر خلاف خودکار معمولی به جریان یافتن جوهر در راستای جاذبه وابستگی ندارد و به جای آن از فشار نیتروژن برای خروج جوهر از نوک مداد استفاده میکند. این کار از مخلوط شدن هوا با جوهر نیز جلوگیری میکند که آن را از اکسید شدن و تبخیر محافظت مینماید.
این افسانه که ناسا میلیونها دلار صرف ساخت خودکار فضایی کرد غیرواقعی است و چنین خودکاری با سرمایه خصوصی (طبق گزارشات شرکت فیشر یک میلیون دلار برای تولید این خودکار سرمایه گذاری کرد) تولید شده است. بعد از آزمایشات گسترده، ناسا تصمیم به استفاده از خودکارهای فیشر گرفت و تعداد 400 عدد از آن را برای برنامه آپولو در سال 1968 سفارش داد. یک سال بعد شوروی تعداد یکصد خودکار و هزار عدد کارتریج جوهر برای برنامه سایوز سفارش داد. جالب است که هر دوی این مشتریان مبلغ 2.4 دلار برای هر خودکار پرداخت کردند (بعد از کسر 40 سنت به ازای هر خودکار به عنوان تخفیف خرید عمده). این عدد را با ارقام اعلام شده برای سفارش مداد مکانیکی توسط ناسا (129 دلار به ازای هر مداد مکانیکی) مقایسه کنید و ببینید ظرفیت تحول آفرینی نوآوری چقدر زیاد است.
روش تفکر مورد نظر از نقل این داستان، مبنی بر یافتن سادهترین راه حل با کمترین هزینه برای مسائل فنی، همچنان معتبر است. اما باید در نظر داشته باشیم، هیچ سازمان و یا شرکت بزرگی نمی تواند به حیات خود ادامه دهد مگر آنکه در اوج قدرت، همچنان اصول مدیریت هزینه و زمان را به خوبی به کار ببندد. به این ترتیب نباید هر داستانی را در مورد سهلانگاری و حواسپرتی سازمان های بزرگ باور کنیم!