[su_highlight background=”#fbff73″]زمان موردنیاز برای مطالعه این مطلب: 3 دقیقه[/su_highlight]
روانشناسی رنگ به دلیل نقشی که در ترغیب افراد به انتخاب کالا دارد، یکی از جالبترین و بحثبرانگیزترین جنبههای بازاریابی است. البته آن چه که در مکالمات امروزه حول رنگها مشاهده می شود، بیش تر از از جنس حدس و گمان است.
در این مقاله به مرور شواهد علمی موجود از تأثیر رنگها بر نحوه انتخاب مخاطبان می پردازیم.
به یاد داشته باشید که به دلیل اثرگذاری عواملی چون علایق شخصی، تجربه، تربیت و تفاوتهای فرهنگی بر عکسالعمل فرد به رنگها، دادن حکمی کلی در این زمینه برای همه مردم، کاری نادقیق است.
اهمیت رنگها در برندسازی
رنگها نقش نسبتاً برجستهای در خرید و برندسازی ایفا دارند. برای مثال، مقاله سینگ (۲۰۰۶) [۱] ، نشان می دهد که تا 90 درصد تصمیمات ناگهانی گرفته شده دربارهی محصولات را می توان به رنگ آن محصول نسبت داد. هم چنین نتایج مطالعه دیگری که به صورت مشترک توسط باتملی و دویل (۲۰۰۶) [۲] صورت گرفته، نشان میدهد که تناسب رنگ محصول با کاربری برند، نقشی موثر در انتخاب محصول دارد.
همچنین کار تحقیقی لابریک و میلن [۳] اثبات میکند که میل به خرید به طرز قابل توجهی وابسته به تصویری است که یک برند در ذهن از دارنده خود در اذهان می گذارد. برای مثال، رنگ انتخابی برای موتورسیکلتهای هارلیدیویدسون باید متناسب با حس مردانه و معرکه بودن این موتورسیلکتها داشته باشد.
حتی در تحقیق و کاربرد رنگ اشاره شده است که بینهایت مهم است که برندهای جدید دقیقاً آن دسته از رنگهای لوگویی را هدف بگیرد که باعث تفکیک آنها از رقیبان جاافتادهشان شود. (اگر رقیبان همگی از رنگ آبی استفاده کنند، شما با استفاده از بنفش متمایز خواهید بود).
مقاله واسکز (۲۰۱۱) [۴] نشان میدهد که وقتی زمان انتخاب رنگ «درست» میرسد، پیشبینی واکنش مصرفکننده به مناسب بودن رنگ در رابطه با محصول بسیار مهمتر از خود رنگ است. بنابراین، اگر صاحبان موتورهای هارلی این محصول را به این دلیل میخرند که حس مردانگی القا کند، میتوان حدس زد که نسخهی صورتی رنگ این موتورسیکلت به خوبی به فروش نرود.
نتیجه آن که رنگها در صورت تطبیق با هویت برند وارد محاسبات خود کنید. برای مثال، اگر وجه تمایز برند شرکت اپل با دیگر رقبا، در داشتن یک طراحی ساده و تمیز است، انتخاب رنگ سفید می تواند گویا باشد.
نقش جنسیت در علاقه به رنگ
اشاره به این نکته مهم است که محیط شخص – و مخصوصاً بینش فرهنگی – نقش بزرگی رنگ مناسب برای هر جنسیت ایفا میکند.
جو هالوک–مدیر طراحی شرکت مایکروسافت- محبوبترین و منفورترین طیف رنگ را برای مردان و زنان به این صورت رسم می کند:
شکل 1- رنگ محبوب زنان
شکل ۲- رنگ محبوب مردان
شکل ۳- کمطرفدارترین رنگ در بین زنان
شکل ۴- کمطرفدارترین رنگ در بین مردان
نکته جالب این تصاویر، برتری رنگ آبی در هر دو جنس و اختلاف دو گروه بر سر رنگ بنفش است. زنان بنفش را در صدر لیست خود قرار میدهند; در حالی که هیچ مردی بنفش را به عنوان رنگ محبوبش انتخاب نمیکند (شاید به این خاطر است که هیچ ابزارآلات بنفشرنگی نداریم، محصولی که عمدتاً با مردها سر و کار دارد).
تحقیقاتِ بیشتر درمورد مطالعات بینش رنگ و ارجحیت رنگ نشان میدهد که که مردان رنگهای تند را بر ملایم ترجیح می دهند، در حالی که برای زنان کاملأ برعکس است. برای انتخاب رنگ پیش زمینه هم، مردان رنگهای سایه (رنگ به اضافهی سیاه) و اغلب زنان رنگهای روشن (رنگ به اضافهی سفید) را ترجیح می دهند.
نتیجه آن که برای انتخاب جدول رنگ اولیهی برند، ضروری است که بررسی شود که اغلب مخاطبان را مردان تشکیل می دهند و یا زنان.
در بخش دوم مقاله، در مورد هماهنگی رنگها و تأثیر آن برای جذب مشتری صحبت خواهیم کرد.
منبع:وبسایت لرن مارکتینگ