پیشتر راجع به مفهوم بازاریابی ویروسی صحبت کردیم.(مقالهی «بازاریابی ویروسی – بخش اول» را ببینید). با توجه به مزایای این نوع بازاریابی و فرصتهایی که در اختیار شرکت ها و کسب و کارها قرار میدهد، اساسی ترین سوال این است که چطور میتوان یک کمپین بازاریابی ویروسی را تولید کرد؟ در این مقاله قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم.
پیاده سازی تکنیک های بازاریابی ویروسی
یک تصور غلط و رایج وجود دارد که فکر میکند بازاریابی ویروسی وابسته به خلق یک چیز بسیار شگفت انگیز و محبوب است و تنها کسانی که توانایی خلق چنین چیزی را دارند، میتوانند از این نوع بازاریابی استفاده کنند. اما در حقیقت تولید یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق بیشتر بر درک این مفهوم است که چگونه میتوان با ارائهی محتوای ارزشمند، با گروه خاصی از مردم ارتباط برقرار کرد (مقالهی «گروه بندی و تقسیم بندی مشتریان»را ببینید).
بازاریابی ویروسی یک رویکرد مشتری محور است. بنابراین گام اول در این رویکرد، شناسایی جامعهی هدف برای محصول موردنظر و ارزشی در محصول است که مشتریان به آن بیشترین اهمیت را میدهند. این امر مستلزم تحقیق و تجزیه و تحلیل دادههای جمعیتی مشتریان توسط بازاریابان میباشد.
کمپین تبلیغاتی فیلم «The Blair Witch» بر روی نوجوان و جوانان تمرکز کرده بود. در طول این کمپین، فیلم ساز و عوامل اصلی بازاریابی به فهمیدن این موضوع پرداختند که چه چیزی در فیلمهای ترسناک برای نوجوانان و جوانان، جذاب و جالب توجه بوده است. همچنین اعضای تیم در زمینهی نحوهی اشتراک گذاری اطلاعات توسط این جامعهی هدف، به مطالعه و تحقیق پرداختند. آنها از این اطلاعات برای تمرکز بر روی بخش رازگونه و رمزآمیز فیلم خود استفاده کردند و تلاشهای اولیهی خود را بر روی اینترنت متمرکز کردند (جایی که میدانستند بهترین شانس را برای رسیدن به مخاطبان جوان دارند).
هنگاهی که یک شرکت میداند جامعه هدف اش چه چیزی میخواهد و افراد این جامعه چگونه با هم در ارتباط اند، شروع به تولید محتوایی میکند که افراد مایل به اشتراک گذاشتن آن هستند. تیم The Blair Witch نسبت به ایجاد وب سایت ها، تابلوهای تبلیغاتی و اخبار جعلی ای که باعث افزایش وحشت و راز و رمز داستان فیلم میشد، اقدام کردند. این محتوا مردم را تشویق به یافتن اطلاعات بیشتر در مورد داستان فیلم میکرد. حتی این تلاشها جنبهی گروهی نیز پیدا کرد و افرادی بودند که با دوستان خود سعی در یافتن اطلاعاتی بیشتر در مورد فیلم بودند.
بازاریابی ویروسی یک فرآیند پیوسته و تعاملی است. شرکتی که یک کمپین بازاریابی ویروسی را راه اندازی میکند، بدون بررسی و رسیدگی نباید اجازه جریان یافتن را به آن بدهد. تعامل با تماشاگران واقعی و به روز رسانی منظم وب سایت ها با اطلاعاتی که مبتنی بر مباحثه و گفتگوی تماشاگران بود، کمپین تبلیغاتی این فیلم را فعال باقی نگه داشت. این کمپین همانند بسیاری از کمپین های بازاریابی ویروسی به موفقیت دست یافت چرا که با ایجاد علاقه مندی و وابسته کردن مخاطبان به محصول تولید شده، رشد کرد.
انتقال پیام بازاریابی ویروسی در تلفن های همراه
هرچه یک پیام بازاریابی سریعتر پخش شود، بیشتر احتمال دارد که به محتوای ویروسی تبدیل شود. امروزه به اشتراک گذاری اطلاعات به واسطهی تلفنهای همراه به مراتب سریع تر از دیگر روشهای انتقال اطلاعات است.
۹۰ ثانیه | متوسط زمان پاسخ دهی به یک پیام متنی |
۶۸ دقیقه | متوسط زمان برای گزارش مفقودی یا سرقت دستگاه تلفن همراه |
۷۰ درصد | درصد جستجوی اطلاعات دربارهی یک محصول با استفاده از تلفن همراه که منجر به خرید میشود |
منبع:وبسایت لرن مارکتینگ